اعتقاد به موعود و منجی که سرانجام روزی با آمدنش دنیا را پر از عدل میکند مورد اتفاق تمامی ادیان است و هر دین و مکتبی متناسب با فرهنگ دینی و ملی خود از آخرین موعود سخن گفته است. از آنجا که انسان در کنار رسیدن به امکانات رفاهی و مادی به دنبال کسب معنویت و اتصال به یک منبع کمال است نمیتواند به مسئله آخرالزمان و ظهور فردی از نوع انسان به عنوان نجاتبخش و منجی معتقد نباشد که این مسئله به وضوح در بین ادیان مختلف مشاهده میشود.
-
اعتقاد به موعود در آیین هندو و کتب هندو
در آیین هندو از موعود آخرالزمان به نام «آواتاراى دهم» یا دهمین آواتارا، یاد مىشود. در کیش هندو، در کتاب «پورانا»، شرح مفصلى درباره دوران آخر عصر کالى یعنى آخرین دوره پیش از ظهور دهمین آواتاراى ویشنو، آمده است. مقصود از عصر کالى نیز آخرالزمان است.
درکتاب «دید» از کتابهاى مقدس دینى نزد هندیان چنین آمده است: پس از خرابى دنیا، پادشاهى در آخرالزمان پیدا مىشود که پیشواى خلق باشد و نام وى «منصور» باشد و تمام عالم را بگیرد و به دین خود درآورد و همه کس را از مؤمن و کافر بشناسد و هر چه از خدا خواهد، برآید...
در کتاب «باسک» از دیگر کتابهاى مقدس هندیان آمده است: دور دنیا تمام شود به پادشاه عادلى در آخرالزمان که پیشواى فرشتگان، پریان و آدمیان باشد و حق و راستى با او باشد و آنچه در دریا و زمینها و کوهها پنهان باشد، همه را به دست آورد و از آسمانها و زمین آنچه باشد خبر دهد و از او بزرگتر کسى به دنیا نیاید.
در کتاب «وشن جوک» یکى دیگر از کتب مقدس هندیان نیز آمده است: در اواخر، دنیا به کسى بگردد که خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او فرخنده و خجسته باشد و خلق را زنده کند.
موعود و منجى آخرالزمان در دین بودایى نیز «بوداى پنجم» است و آمدنش را بشارت داده و بوداییان منتظر ظهورش هستند.
منجى یا موعود آخرالزمان، در جهانبینى و معادشناسى زرتشتى، جایگاهى ویژه دارد که او را «سوشیانت» یا «سوشیانس» به معنی «فرد سود رساننده» و «نجات دهنده و پیشواى دین» میخوانند. در «جاماسبنامه» که دربردارنده پرسشهاى گشتاسبشاه از جاماسب است و او پیشگویىهاى زرتشت را براى گشتاسب نقل مىکند، چنین آمده است: سوشیانس، دین را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستى را ریشهکن سازد. ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را همفکر، همگفتار و همکردار گرداند.
در کتاب «زند» که در آن نیز پیشگویى شده، شوسیانس، نژاد دیوان و اهریمنان را ریشهکن مىسازد، آمده است: اى سپیتامان زرتشت! چون زمان سر رود، این دشمنان مانند بن درختى که یک شب سرد زمستانى که برسد و به یک شب برگ بیفکند، تباه شوند. هنگام گرگان به سر رسد و هنگام میشان اندر آید.
آثار و کتب دینى یهود نیز به طور مکرر به موعود اشاره کرده و آمدنش را نوید دادهاند. در اسفار تورات و برخى از کتابهاى دیگر آن، مربوط به برخى پیامبران بنىاسرائیل، نوید ظهور رهبرى بزرگ به نام «مسیح» یا ماشیح به زبان عبرى و به معناى «مسح شده» را داده است. با توجه به اینکه یهودیان به حضرت عیسى مسیح ع) ایمان نیاوردند و بلکه کمر به کشتن او بسته بودند؛ این مسیح یا ماشیح غیر از عیسى مسیح مورد نظر و انتظار مسیحیان ـ و نیز مسلمانان ـ است.
از این رو، مسیح موعود یهودیان هنوز به دنیا نیامده است. او که بر اساس باور یهودیان فرزندى از نسل داود یا فرزند منتخب داود است، درآخرالزمان پدید خواهد آمد و با سیطره بر جهان، پادشاه جهان و جهانیان خواهد شد و به عدل و داد پادشاهى و حکمرانى خواهد کرد. همه ستمگران و شریران را نابود کند، فقیران وصالحان را رهایى بخشیده، وارث زمین خواهد کرد. آنگاه است که گستره زمین از آن یهودیان خواهد بود.
با توجه به قومیتگرایى و نژادپرستى شدید یهودیان و تنها بر حق دانستن دین خود و نیز صاحب حق مطلق دانستن نژاد یهودى، روشن مىشود که مراد آنها از صالحان وارث زمین ـ تصریح شده در کتب دینىشان ـ یا یهودىالاصل هستند یا غیر یهودى به دین یهود درآمده، نه عموم صالحان در برگیرنده صالحان امتها و دینهاى دیگر.
-
اتفاق نظر اسلام و مسیحیت در رجعت حضرت عیسی(ع) در آخرالزمان
آیین مسیحیت نیز به آینده جهان و انسان، نگاه خوشبینانه داشته، ظهور موعودى را که همان عیسى مسیح(ع) باشد، نوید داده است. ظهور دوم یا بازگشت دوباره حضرت عیسى مسیح(ع) براى نجات جهانیان و ایجاد یک دنیاى پرشکوه، از اعتقادات جدى مسیحیان است. از این رو، اگر درباره سرانجام کار حضرت مسیح(ع) پس از ظهور نخست و اعلام رسالت و تبلیغ دینش میان مسلمانان و مسیحیان اختلاف نظر وجود دارد، در اصل در ظهور دوم آن حضرت اتفاق نظر دارند.
بر این اساس، عیسى(ع) دوباره ظهور خواهد کرد و به تصریح عبارات عهد جدید (یا اناجیل چهارگانه و برخى متون فرعى وابسته به آن)، با حاکمان ستمکار خواهد جنگید و پس از نابود کردن آنها بشر را به ساحل نجات و رستگارى رسانیده و به زندگى آرمانىاش جامه عمل خواهد پوشانید. به همین دلیل، مسیحیان منتظر ظهورش باید آماده باشند و زمینههاى ظهور آن حضرت را فراهم کنند.
در انجیل لوقا در این زمینه چنین آمده است: کمرهاى خود را بسته، چراغهاى خود را افروخته بدارید و شما مانند کسانى باشید که انتظار آقاى خود را مىکشند... پس شما نیز مستعد باشید، زیرا در ساعتى که گمان نمىبرید «پسر انسان» مىآید. ظهور دوم حضرت عیسى(ع) با پیدایش یک سلسله حوادث طبیعى، زمینى، آسمانى، سیاسى و اجتماعى همراه خواهد بود.
پسر انسان هنگامى مىآید که بشریت با مشکلات و مصایب فراوانى دست به گریبان است: ...و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین تنگى و حیرت از براى امتها روى خواهد نمود، به سبب شوریدن دریا و امواجش؛ و دلهاى مردم ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار آن وقایعى که بر ربع مسکون ظاهر مىشود؛ زیـرا قـوات آسمان متزلزل خواهد شد و آنگاه پسر انسان را خواهند دید که بر ابرى سوار شده با قوت و جلال عظیم مىآید.
اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین از ادیان آسمانى، به مسئله مهدى موعود بیش از سایر ادیان اهمیت داده و در تبیین مسائل مربوط به آن اهتمام خاصى ورزیده است. بر اساس جایگاه مهم مهدى(عج) موعود در اسلام است که همه مسلمانان از هر گروه و فرقهاى بر این مسئله اتفاق دارند که در آخرالزمان حضرت مهدى(عج) خروج مىکند؛ و بر این مسئله نیز اتفاق نظر دارند که آن حضرت از نسل حضرت على(ع) و فاطمه زهرا(س) است و نامش نام پیامبر(ص) است.
علاوه بر آیات فراوانى که بر مسئله مهدویت در اسلام و ظهور حضرت مهدى(عج) دلالت مىکند، روایات شیعه و سنى در این زمینه، بسیار زیاد و به حد تواتر رسیده است، به گونهای که کسى نمىتواند درباره درستى آنها تردید به خود راه دهد. در اینجا مسئله مهدى موعود در نگاه اسلام را در دو مذهب مهم و محورى آن یعنى سنى و شیعه پى مىگیریم و دیدگاه این دو مذهب اسلامى درباره این مسئله را به طور فشرده بیان میکنیم.
مهدی موعود(عج) در مذهب اهل سنت
در کتابهاى اهل سنت و جماعت آنقدر روایات درباره مهدى موعود(عج ) وجود دارد که عقیده به آن حضرت از ضروریات دینى مذهبى آنان به شمار آمده است. بـه عنوان مثال، درباره اصل موضوع ظهور مصلح جهانى و حضرت مهدى(عج)، 657 حدیث در کتب آنان از قبیل صحیح بخارى، سنن ابن ماجه، سنن ابن داود، سنن ترمذى، منتخب کنز العمّال ، مسند احمد بن حنبل، ینابیع المودة، الصواعق المحرقه و غیر آن نقل شده است.
کتابهایى که اهل سنت درباره حضرت مهدى(عج) نوشتهاند یا روایات مربوط به ایشان را جمعآورى کردهاند، بسیار است. کتاب منتخب الاثـر، بیش از 60 کتاب معتبر اهل سنت را، که به این موضوع پرداختهاند نام مىبرد که برخى از عالمان مشهور و بلندآوازه و نیز اکابر اهل سنت، از جمله احمد بن داود، ابن ماجه، ترمذى، بخارى، مسلم، نسائى، بیهقى، ماوردى، طبرانى، سمعانى، ابن عساکر، کسائى، ابن اثیر، حاکم، ابن جوزى و شارح معتزلى در این باب سخن گفتهاند.
با وجود اینکه اهل سنت به اصل امامت ـ مانند شیعه ـ اعتقاد ندارند، ولى به خاطر زیادى روایات معتبر مربوط به ظهور حضرت مهدى(عج) و تواتر آنها، اعتقاد به ظهور مهدى نامى از نسل فاطمه(س) از اعتقادات ضرورى اهل سنت به شمار آمده است و لذا انکار مهدى موعود(عج) را موجب خروج از دین مىدانند.
«سفارینى»از عالمان بزرگ سنى مذهب در کتاب «عقیده» مىنویسد: ایمان به خروج مهدى واجب است و این مطلب نزد اهل علم مقرر و در کتب عقاید اهل سنت و جماعت مدون اسـت. همچنین «قاضى شوکانى» مؤلف کتاب «نیل الاوطار» نیز میگوید: پنجاه حدیث درباره مهدى قابل توجه است و این احادیث بدون شک متواترند.
-
مهدی موعود(عج) در مذهب تشیع
اندیشه مهدویت و مسئله مهدى موعود(عج) در مذهب تشیع به دو دلیل از جایگاه برتر و حساسیت و جذابیت بیشترى برخوردار است: یکى به دلیل اصالت مسئله امامت و جایگاه اعتقادى آن، که در فرهنگ دینى اعتقادى شیعه، تداوم رسالت است و دوم اینکه طرح مسئله مهدویت در شیعه از صراحت، شفافیت و جامعیت بسیار بـیشترى برخوردار است به طورى که همه ابعاد آن و زوایاى شخصیتى حضرت مهدى (عـج) و چگونگى ظهور و تشکیل حکومت واحد جهانى اسلام توسط آن حضرت به خوبى روشن شده و هیچگونه ابهامى در آن وجود ندارد.
پیامبر اکرم(ص) خطاب به على(ع ) مىفرماید: پس از من دوازده امام خواهد آمد، اول آنها تو هستى اى على و آخر ایشان «قائم» همان کسى که به لطف خداى متعال بر همه شرق و غرب جهان پیروز مىشود.
امام جواد(ع) نیز در روایتى خطاب به حضرت عبدالعظیم حسنى درباره حضرت مهدى(عج) مىفرماید: اى ابوالقاسم! قائم ما همان مهدى است که لازم است در غیبت او انتظارش را بکشند و در هنگام ظهورش اطاعتش کنند. او سومین از فرزندان من است.
درباره حتمى بودن ظهورش، رسول خدا(ص) مىفرماید: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد، خداوند آن روز را آن قدر طولانى کند تا مردى از اهل بیتم که نامش نام من است بیاید و زمین را پس از آن که از ستمگرى و بیداد پر شده بود، از عدل و داد پر کند.
-
سخن قائم آل محمد(عج) در هنگام ظهور
روایات درباره حضرت مهدى(عج) بسیار است و در منابع شیعه نیز مانند اهل سنت ـ و بلکه بهتر و بیشتر از آنها ـ روایات بىشمارى که به قول علامه طباطبائى تعداد آنها از سه هزار روایت بیشتر است از پیامبر(ص) و ائمه(ع) نقل شده اسـت.
بنا بر روایت نقل شده از امام جعفر صادق(ع)، چون حضرت مهدى(عج) به در آید به مسجدالحرام ورود و رو به کعبه و پشت به مقام ابراهیم بایستد و دو رکعت نماز گذارد و آنگاه فریاد برآورد: اى مردمان! منم یادگار آدم، یادگار نوح، یادگار ابراهیم، یادگار اسماعیل... منم یادگار موسى، عیسى، محمد(ص )... منم یادگار پیامبران، منم وارث آدم، گزیده نوح، خلاصه ابراهیم و عصاره محمد(ص )، منم صاحب قرآن و زنده کننده سنت... فریاد مرا پاسخ گویید، من شما را از همه چیز آگاه مىکنم، آنچه مىدانید و آنچه نمىدانید... هر کس کتابهاى آسمانى را مىشناسد گوش فرا دهد... آنگاه به خواندن کتابهاى آسمانى مىپردازد و صحیفه آدم و شیث و نوح و ابراهیم(ع) را مىخواند و هم تورات و انجیل و زبور را... و سپس قرآن کریم را.
از تمامی منابع و روایات موجود در ادیان مختلف در مییابیم که مسئله موعود در گذر زمان نه تنها رنگ نمیبازد، بلکه به مرور به عنوان یک اندیشه و باور ضروری و غیرقابل انکار جلوهگر شده و جایگاه خود را پیدا میکند.
منبع : خبرگزاری مهر